عشق جاویدان من
شب هنگام است و همه در خواب، من و تو بیداریم و سرمست از با هم بودن و با هم زیستن..
خانه ات، وجود من است.
با من گرسنه می شوی،با من سیر می شوی.
با من می خوابی و بیدار می شوی.
با من از چشیدن طعم ها و دیدن مناظر زیبا، بوییدن عطرهای خوش و لمس حقایق لذت می بری.
با هرتکان و جنبش تو بر خود می لرزم و غرق تماشا می شوم..
سراپا چشم می شوم تا دوباره ازین سو به آن سو روان شوی..
دستانم را با عشق بر روی منزلگاه تو می گذارم تا مبادا از حرکتی غافل بمانم..
اکنون من و تو در هم تنیده ایم همچون پیچک سبز بر شاخسار درخت..
عشق جاویدان من، ممنونم برای بودنت...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی