ویاناویانا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

هدیه زیبای خداوند و مسافر تابستونی من

سپاس مخصوص توست...

1392/1/24 22:25
نویسنده : ندا
398 بازدید
اشتراک گذاری

..دوست دارم بی امان از تو و عشقم نسبت به تو بنویسم..

خدایا سپاس می گویم برای هدیه ارزشمندی که به من عطا کردی..خدایا این لذت بی اندازه را به همه زنان ارزانی کن..بگذار دیگران هم با تمام وجود این روزها را تجربه کنند..

خداوندا مراقب فرزندی که درون من رشد می کند باش.. از روح پرسخاوت و مهربانت به او ببخش..

پروردگار من، کمکم کن صبور باشم و مهربان، لطیف باشم و پر حوصله، اراده ای داشته باشم پولادین، نیرویی داشته باشم عظیم برای پرورش و تربیت و آموزش هدیه زیبای خودت..نگذار شرمنده تو و هدیه باشکوهت شوم..مثل همیشه بال خودت را بر زندگی من بگستران..می خواهم در کنار خانواده ام زیر سایه تو خوشبخت باشم فقط زیر سایه تو..

برای عشقی که به من داشتی و داری سپاسگذارم..

خودم و خانواده ام را به تو می سپارم، رهایم نکن..

پسندها (1)

نظرات (8)

نگار
24 فروردین 92 21:36
اشک تو چشمام حلقه زد.
چقدر شاعرانه و زیبا و لطیف هستی شما.
حتما همینی که میخواهی خواهد شد....


نگار
24 فروردین 92 21:56
آه خدای من
چقدر احساسی و رمانتیک
حتما همونی میشه که گفتی




ممنون خاله جونیم

خاله ویانا
24 فروردین 92 22:28
نگار
24 فروردین 92 23:29
آه خدای من. چقدر با احساس و رومانتیک. مطمئن باش همینای که خواستی میشه. فقط یکم باید منتظرش باشی تا برسه. حتما میاد.
خاله ویانا
24 فروردین 92 23:30
سمیرا
28 فروردین 92 11:35
مبارک باشه وبلاگ دخمل خوشگلمون ...با اومدنش کلی شیرینی به زندگیمون می یاره کلی منتظر دیدن روی ماهشم
خاله شبنم
29 فروردین 92 21:42
سلام من خاله شبنمم وبلاگت مبارک باشه قربونت برم
خاله شبنم
29 فروردین 92 21:43
ندا جون ایشالا بزودی بدنیا میاد هممون خوشحال میشیم.....منتظر دیدنشم